علی رواقی که به تازگی کتاب «گونه شناسی زبان مولانا» را آماده انتشار کرده، از برخی دلایلی که سبب شده مولانا در جهان ناشناخته بماند سخن گفت و غفلت از گونه شناسی زبان این شاعر را در سطح ماوراءالنهر دانست.
دکتر علی رواقی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی در آستانه ایام بزرگداشت مولانا گفت: مهم ترین اختلاف میان شاعرانی که در قرن هفتم می زیستند با مولانا، در گونۀ فرهنگی است. گونۀ فرهنگی تمام آموخته هایی است که مولانا در تمام عمر از استادان خود فراگرفته بود و سرچشمه فکری او را شکل می دهد.
وی با انتقاد از اینکه در شناخت گونه شناسی زبان مولانا با کمبود پژوهش مواجه هستیم، بیان کرد: سعدی و مولانا در یک قرن زندگی می کردند، اما دو نگرش متفاوت به زبان و فرهنگ دارند. دیدگاه آنان از نظر عرفانی و فقهی تفاوت بسیاری دارد و باید افرادی در این زمینه کار کنند و تفاوت ها را نشان دهند. با ویژگی هایی که اشعار مولانا دارد می توان گفت که مولانا به سبک عراقی ارتباطی ندارد و آثا او را می توان در گونۀ سبک خراسانی دانست.
به گفتۀ این پژوهشگر باید اشعار مولانا را در گونۀ زبانی، گونه های اندیشگانی یا بیانی به صورت موضوعی دسته بندی کرد. وی در این باره افزود: مولانا وقتی به آسیای صغیر و ماوراء النهر می رود از واژه هایی که در آن سرزمین کاربرد فراوان داشته بهره برده است.
رواقی ادامه داد: زبان مولانا در مثنوی، گونۀ گفتاری همراه با نوشتار است. این گونه سخن گفتن مولانا تصور فراهنجاری را ایجاد می کند. نکته مسلم این است تمام واژه های مورد استفاده مولانا از قرن سوم تا قرن هفتم در حوزۀ شاعران فرارودی کاربرد داشته است و ضرورت دارد با تأمل در این واژه ها، زبان مولانا را با دیگر شاعران این ناحیه مقایسه کرد.
وی با تأکید بر ضرورت واژه شناسی جغرافیایی زبان مولانا تصریح کرد: متون ما بر پایه حوزه های مختلف مثلا حوزه ماوراءالنهر که گویش بخارایی و سمرقندی را داراست شکل گرفته است. قدمای ما مانند مولانا واژه های لغت سمرقندی و بخارایی استفاده کرده اند که این لغت ها به زبان تغییر یافته است. زبان های ایرانی میانۀ شرقی هم شامل سغدی، خوارزمی، سکایی، بلخی و ختنی است. با آنکه بلخ در فرارود نبوده، اما در این حوزه پبوندهای زبانی مولانا با زبان فرارود بسیار زیاد است که من در کتاب گونه شناسی به آن پرداخته ام.
رواقی در پایان با اشاره به تدوین کتاب «گونه شناسی زبان مولانا» گفت: این کتاب چهار جلدی است و 1800 صفحه از آن اکنون حرفچینی شده است. این اثر در تقابل با سبک شناسی است، زیرا سبک شناسی تنها توجه به حوزه جغرافیایی متون فارسی است اما این کار گونه شناسی زبانی این شاعر بر اساس دوره های جغرافیایی و تاریخی است.
موضوعات مرتبط: <-CategoryName- ><-CategoryName- >
برچسبها: